دومین نوشته واسه پرهام گلم
سلام عزیز دل مامان الان ساعت یک بامداده وشمایه 40دقیقیه ای میشه که لالاکردی دیروز رفته بودیم بوستان خیلی بهت خوش گذشته بود پاستیل خوردی شکل بستنی بود وبالذت میخوردی/رانی آناناس خوردی/ماشین آبی سوارشدی امروز نشتیم فیلم های نی نی ای بودی رونگاه کردیم وای که چه ذوقی کردی ادای خودتو درمیاوردی.فدات بشه مامان انوش غروبی با لگوت میکروفن درست کرده بودی و میخوندی من عسلم/من نازدارم/من یدونه ام/من چراغ خونم....عزیزمی که میگی مامان من خیییییییلی شمارو دوست دارم. احتمالا فردامیریم شمال آخرهفته جلسه داریم خونه بردیا است اونجاهم خیلی بهت خوش میگذره ...
نویسنده :
مامان
1:12